مصاحبه با آقاي دكتر خليل قاسمي فلاورجاني پس از بازگشت از دوره باليني تحقيقاتي در آمريكا

  •  

     مصاحبه با آقاي دكتر خليل قاسمي فلاورجاني پس از بازگشت از دوره باليني تحقيقاتي در آمريكا

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    به گزارش مركز تحقيقات چشم و به نقل از مجله چشمخانه : دکتر خلیل قاسمی فلاورجانی نامی آشنا در میان متخصصین سگمان خلفی و جراحان شبکیه است. وی پس از اخذ مدرک تخصصی و کسب رتبه برتر در بورد تخصصی چشم پزشکی فلوشیپ شبکیه خود را در دانشگاه علوم پزشکی ایران طی کرده است. وی عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران بوده و دارای رتبه دانشیاری است. وی از سال 1389 ریاست بخش چشم بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) را به عهده دارد. دکتر قاسمی فلاورجانی علاوه بر آموزش دستیاری و فلوشیپ در زمینه پژوهش بسیار فعال است و بیش از یکصد مقاله پژوهشی در مجلات معتبر علمی عمدتاً آمریکایی و اروپایی به چاپ رسانده است. وی موفق به دریافت چندین جایزه پژوهشی در جشنواره های بین المللی و ملی از جمله جشنواره رازی، جشنواره ابن سینا و جشنواره شمس شده است. وی همچنین سردبیر مجله علمی انجمن چشم پزشکی ایران (Journal of current ophthalmology) و عضو هیئت تحریریه دو مجله چشم پزشکی بین المللی دیگر است.

    این مصاحبه به بهانه بازگشت ایشان از یک دوره کلینیکی – تحقیقاتی از آمریکا انجام شد.

     

     

     

    با تشکر از قبول شرکت در مصاحبه لطفاً بفرمائید دوره شما در چه زمینه ای و در کدام مرکز و چه مشخصاتی داشت؟

    این دوره بصورت فلوشیپ بین المللی رتین بمدت یکسال در دانشگاه UCLA طراحی شده است. این دوره هم بصورت اشتغال کلینیکی و هم کار تحقیقاتی در زمینه بیماریهای مدیکال و سرجیکال رتین بود. من با اساتیدی از دو انستیتوی چشم پزشکی Doheny eye institute و Stein eye institute همکاری داشتم. Doheny eye institute توسط مرحوم دکتر استیو رایان (که کتاب معروف بیماریهای رتین به نام ایشان است) پایه گذاری شده و یکی از قدیمی ترین انستیتوهای چشم پزشکی آمریکاست که به تازگی از University of Sothern California جدا شده و به UCLA پیوسته است و وجود این دو انستیتو در UCLA این دانشگاه را به یکی از قدرتمندترین مراکز چشم پزشکی آمریکا تبدیل کرده است. Doheny image reading centre نیز که متعلق به انستیتوی چشم پزشکی Doheny است یکی از اولین مراکز تفسیر تصاویر چشم پزشکی بوده و اکنون تصاویر مربوط به مطالعات FDA در آن پردازش می شود.

    Stein eye institute هم یکی از مراکز بزرگ دیگر در آمریکاست که از امتیاز زیادی برخوردار است.

     

     

     

    کار کلینیکی به چه صورت بود؟ آیا اجازه ویزیت مستقیم بیمار به شما داده شده بود؟اجازه کار کلینیکی پس از تائید مدارک تحصیلاتی و کسب اجازه از بورد مدیکال کالیفرنیا داده شد که این فرآیند حدود سه ماه طول کشید. برای کسب این مجوز لازم بود که یکی از اساتید دانشگاه مدارک را تائید کرده و گواهی کند که هرگونه ویزیت بیماران و انجام اقدامات درمانی تحت نظر وی انجام می شود. من سه روز هفته را در کلینیک و بیمارستان به ویزیت بیماران و اقدامات درمانی می پرداختم و دو روز را نیز در مرکز تحقیقات به انجام پژوهشهای تحقیقاتی سپری می کردم .

     

     

     

     آیا تفاوت عمده ای بین نحوه کلی درمان بیماران در مقایسه با اینجا وجود داشت؟

    مسلماً تفاوتهای بسیاری در نحوه درمان بیماران وجود داشت. قسمتی از این تفاوتها طبیعتاً در عقیده اساتید در مورد بیماریهای خاص بود مثلاً نظر اساتید در درمان CSR مزمن با یکدیگر اندکی متفاوت بود. قسمتی دیگر مربوط به در دسترس بودن داروها بود. مثلاً درصد بیشتری از تزریقات داخل ویتره با Eylea انجام می شد که این بدلیل پوشش مناسب بیمه ای بود و حتی برای آنهائی که بیمه نبودند تعدادی نمونه داروتوسط شرکت سازنده تحت اختیار اساتید قرار گرفته بود که رایگان تزریق می شد. ولی تفاوت اصلی از نظر من در زمینه Comprehensive بودن معاینه و صرف مدت زمان مناسب جهت بحث در مورد بیماری و اقدامات تشخیصی بود. مثلاً برای هر بیمار حدود 15 تا 20 دقیقه برای معاینه و بحث با بیمار صرف می شد که خوب باید در نظر گرفت که این زمان با توجه به مبلغ ویزیت پرداختی توسط بیمار (بین 150 تا 350 دلار بسته به نوع اقدامات تشخیصی) کاملاً توجیه داشت. نکته دیگر در نظم و ترتیب معاینات بود که زمان تلف شده را بسیار کم می کرد. پس از پذیرش بیماران سنجش بینائی و فشار چشم و ثبت شکایات چشمی بیماران توسط تکنسین درمانگاه انجام می گرفت و قطره میدریاتیک ریخته می شد. سپس فلو یا رزیدنت بیمار را ویزیت می کرد و درمورد بیماری صحبت می کرد و اتند مربوطه بطور محدود راهکارهای درمانی را با بیمار مطرح و تصمیم گیری می کرد. نکته دیگر ثبت کامل کامپیوتری معاینات بود و کاغذ کاملاً از پروسه ثبت اطلاعات خارج شده بود.

    توجه به نکات علمی و آخرین یافته های ارائه شده در مقالات و سمپوزیوم ها در طرح تشخیص افتراقی و درمانهای مناسب نیز نکته قابل توجه دیگری بود.

     

     

     

    آیا برای انجام طرحهای پژوهشی کلینیکی مشکل خاصی وجود نداشت؟

    نکته جالب اینجا بود که اغلب بیماران ، اطلاعات قابل توجهی از بیماری خود داشتند و اغلب با مفاهیمی مانند FDA approval و امثال آن آشنا بودند. با این وجود برای انجام تست های تشخیصی تحقیقاتی بسیار راحت و آسان گیر بودند و درصورتی که بی ضرر بودن تست تشخیصی برای آنان توضیح داده می شد به راحتی قبول می کردند.

    البته این امر جنبه دیگری هم داشت و آن مقررات بسیار دست و پا گیر تصویب طرح های پژوهشی بود بطوری که برای انجام یک طرح پژوهشی فقط عده خاصی که برای آن طرح تائیدیه داشتند و دوره های آموزشی خاصی را گذرانده بودندو از پس آن برآمده بودند اجازه این کار را داشتند. مسلماً آشنائی با این قوانین برای ما که آشنایی قبلی اندکی با این قوانین داشتیم اندکی سخت بود ولی با کورس ها و آموزش اجباری این مشکل حل می شد. همچنین سیستم نظارتی بسیار قوی که برنامه ریزی شده بود موارد تخطی از این قوانین را به حداقل می رساند. بنابراین بیماران با خیال راحت از مضر نبودن اقدامات پژوهشی اطمینان حاصل می کردند.

    وارد شدن در تریال های کلینیکی برای مطالعات بزرگ داستان دیگری دارد. این مطالعات که اغلب توسط شرکت های بزرگ تامین مالی و برنامه ریزی می شود معیارهای ورود و خروج و سیستم نظارتی کاملاً دقیقی دارد و بیماران وارد شده به دقت انتخاب می شوند که ریزش بیماران به حداقل برسد و مسائل قانونی و برائت پزشکان هم کاملاً در آن رعایت می شود. سیستم نظارتی مرجع اصلی تائید کننده تریال هم (که می تواند FDA، IRB، دانشگاه و یا کمیته اخلاق مربوطه باشد) به دقت عوارض و مشکلات ناشی از تریال را رصد می کنند.

     

     

     

     تمرکز تحقیقاتی شما در چه موضوعاتی بود؟ آیا مقاله ای هم از آن چاپ شده یا در کنگره ای ارائه شد؟

    پروژه های تحقیقاتی من برروی سیستم های تصویربرداری جدید شبکیه شامل OCT آنژیوگرافی و تصویربرداری Ultra wide field و داروهای جدید برای درمان بیماری های رتین بود. از این مطالعات 7 مقاله چاپ شده یا در دست چاپ است و تعدادی دیگر هم درحال داوری در مجلات مختلف است. همچنین نتایج این تحقیقات در دو سمینار ASRS و Retina Society   ارائه شد.

     

     

     

    توضیح مختصری در مورد این پژوهش های انجام شده می دهید؟

    OCT آنژیوگرافی، مدالیته جدیدی است که به ما امکان میدهد عروق رتین را بدون نیاز به تزریق فلورسئین یا ماده رنگی دیگری ببینیم. همچنین می توانیم عمق قرار گرفتن رگهای مختلف را در ضخامت رتین مشخص کنیم. اینها قابلیت هایی است که قبلاً به این آسانی در دسترس نبود. ما به بررسی نقش OCT آنژیوگرافی در اپتیک نروپاتی ها، رتینوپاتی دیابتی و انسدادهای عروقی، AMD و ROP پرداختیم. همچنین از OCT آنژیوگرافی برای بررسی تغییرات پس از درمانهای مختلف بیماریهای شبکیه استفاده کردیم. همچنین تحقیقات عمیقی درمورد آرتیفکت ها و خطاهای OCT آنژیوگرافی انجام شد.

    درزمینه Ultra wide field imaging ، تحقیقات متمرکز بر آنالیز تصاویر برای ارائه اندکس های مناسب تشخیصی و درمانی بود. همانطور که میدانیم تصاویر معمول فلورسئین آنژیوگرافی که از پوستریور گرفته میشود حداکثر 50 درجه است که در صورتی که تصاویر متعدد با هم مونتاژ شود حدود 100 تا 120 درجه را نشان میدهد. این درحالی است که مثلاً دستگاه Optos قادر است تا 200 درجه از رتین را تصویربرداری کند. پروتکل های جدیدی برای بررسی استفاده از این تصاویر در درمانهای شبکیه مثل دیابتیک رتینوپاتی نوشته شده و درحال آزمودن است. این تصاویر هم مشکلات خود را دارد و نیاز بود که اندکس های مناسب برای بررسیهای بالینی از آن استخراج شود. همچنین ما برای اولین بار وابستگی اندکس های ایسکمیک با یافته های OCT آنژیوگرافی را آنالیز و ارائه کردیم.

     

     

     

     

    آیا از این دستگاهها بطور روتین برای کار کلینیکی استفاده می شود؟از OCT آنژیوگرافی فقط برای موارد مشکوک و بعنوان آلترناتیو بجای فلورسئین آنژیوگرافی و ICG استفاده می شد. ولی استفاده از Ultra wide field برای فوندوس فوتوگرافی و FA تقریباً روتین بود. اگرچه بنظر میرسد برای وارد شدن OCT آنژیوگرافی درکاربرد روزمره چشم پزشکی راه طولانی تری پیش رو است، استفاده از تصویربرداری Ultra wide field تقریباً همه گیر شده است.

     

     

     

     

    آیا دستگاههای جدید دیگری نیز برای تصویربرداری موجود بود؟

    البته چون این مراکز از شرکت های بزرگ گرانت دریافت می کنند و مشاور آنها هستند معمولاً دستگاههای جدید وارد این مراکز می شوند. مثلاً دستگاه فوندوس فوتوگرافی و تصویربرداری فوندوس Eidon یا میکروپریمتری های جدید عمدتاً برای کارهای تحقیقاتی استفاده می شد.

     

     

     

    آیا در این دوره مشکلاتی هم پیش رو داشتید؟

    مشکلات که فراوان بود. جدای مسائل ویزا و پروسه طولانی مدت و مشکل آن که همه با آن آشنا هستیم، تثبیت شدن در هفته های اول برای ما با مشکلات زیادی همراه بود. مثلاً طبق قانون جدید، برای افتتاح حساب بانکی لازم است حتماً دو ID ارائه شود که یکی از آن ID ها باید ایالتی باشد. پروسه گرفتن ID ایالتی هم طولانی و مشکل بود و پیدا کردن بانکی که حساب بانکی را با شرایط آسانتری باز کند بسیار مشکل بود. یا برای اجاره منزل نیاز است افراد کردیت مناسب داشته باشند که برای خارجی ها عملاً ممکن نیست و نیاز است یک نفر دیگر از ساکنین آمریکا فرد مورد نظر را تائید کند. از این دست مشکلات زیاد بود در مقابل شفاف بودن قوانین و رعایت آن در اکثریت موارد و حس مثبت همکاری افراد به حل مشکلات کمک فراوان می کرد.

     

     

     

     در پایان دستاورد کلی خود از این دوره و نکته دیگری اگر هست بفرمائید؟

    تجربه کار بالینی در یکی از مهمترین مراکز دنیا و آشنائی با نظرات و روشهای اساتید بزرگ رتین از دستاوردهای این دوره بود. همچنین آشنائی با اساتید بزرگ و نیز همکاران دیگر که از مراکز دیگر دنیا برای دوره های مشابه آمده بودند فرصت بسیار مناسبی را برای تبادل دانش و گفتمان علمی اجتماعی ایجاد کرد که امیدوارم در آینده بتوان از این روابط به نفع ارتقاء سطح علمی چشم پزشکی کشور استفاده کرد. جدای از این مسائل آموزشی، آشنائی با نوع نگرش به تحقیقات چشم پزشکی و نقش ارکان مختلف(پزشک، بیمار، محقق، سیستم نظارتی، شرکتهای تولید کننده و ....) که بسیار پیچیده و همه نگر طراحی شده است، فرصت مناسبی برای بهبود نگرش پژوهشی بود.